دیکشنری
داستان آبیدیک
تولیدمثل کردن
english
1
general
::
procreation, procreate
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تولید ناب
تولید ناپیوسته
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص ملی
تولید نفت عراق
تولید هاگ
تولید هم زمان گرما و برق
تولید همزمان برق و حرارت
تولید همزمان گرما، سرما والکتریسیته
تولید همگرا
تولید و جذب
تولید واقعی
تولید کردن
تولید کنترل شده از طریق رایانه
تولید کننده
تولیدمثل کردن
تولیدمداری
تولیدکنندگان
تولیدکنندگان غیراوپک
تولیدکننده خواب
تولیدکننده شرکت تولیدی
تولیدکننده ی موازنه گر
تولیدی
توماس
توماس ال ساعتی
تومور
تومور اولیه
تومور ویلمز
تون
تونس
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید